در اين شماره:
نتایج انتخابات، تحریم یا تكریم؟
یخ ها آب می شوند!
پاكستان ډيورند پر كرښی ديوال جوړوي
زمزمه های ارواح در پوهنتون كابل
مردم با افسردگی در انتخابات شركت كردند
جنایات امیر عبدالرحمن به زبان خودش
د جلالي استعفي او د خلكو ونوسي
قاضی القضات در پرتو «طلوع»
اعلامیه مشترک کاندیدان کاپیسا
یورش مردم ینگی قلعه بر قومندانی امنیه
آزادی زنان در گرو آگاهی و بسیج آنان است
نامه‌اي از ورث
د لوگر ښاروال يوځل بيا بدماشى وكړه
آيا ملت ها محكوم هستند؟


صفحه ورودى


شماره ۱۵ (ميزان ۱۳۸۴- اكتوبر ۲۰۰۵)


یورش مردم ینگی قلعه بالای قومندانی امنیه


این گزارش در شماره‌ی ۱۳همبستگی غږ زیر عنوان «نضج گرفتن حركت هاي مردمي...» چاپ گردیده بود كه نسبت اشتباه در اسامی عده‌ای از افراد، اینك متن كامل و تصحیح شده‌ی آنرا باطلب پوزش از خوانندگان عزیز مجددا به نشر می‌سپاریم:

ضابط نورمحمد یكی از قومندانان محلی قاضی كبیر، جمیله دختر حاجی خواجه را كه در طفولیت نامزد تازه گل فرزند حاجی ایگمبردی بوده به عقد فرد دیگری بنام ابراهیم ولد داكتر اسلم مسكونه قریه لاله گذر ولسوالی خواجه بهاوالدین در می آورد. مردم قریه كه ازین خودسری قومندان آگاه میشوند به نزد وی میروند تا از این كار امتناع ورزد، ولی قومندان مذكور به اعتراض مردم اعتنایی نكرده در صدد توطئه چینی برعلیه مردم میشود. روی همین منظور ساعت ۱۱ همان شب بمب دستی را در حویلی خود انفجار داده و با كلاشینكوف فیر هوایی نموده به قومندانی امنیه اطلاع میدهد كه گویا مردم شب هنگام به خانه‌ی وی حمله نموده اند. محرك قضیه فردی بنام ارباب جمعه را معرفی مینماید. پولیس هم ارباب جمعه را دستگیر و به قومندانی میبرد.

به تاریخ ۷ اسد ۱۳۸۴مردم قریه كه از دستگیری ارباب جمعه توسط پولیس آگاه میشوند بعد از ختم نماز جمعه حدود سه صد نفر سوار بر هشت موتر عازم ولسوالی ینگی قلعه شده به قومندانی امنیه و محبس آن حمله میبرند كه با شكستاندن كلكین و دروازه قومندانی و محبس، ارباب جمعه را رهانمودند. در جریان این حمله یكی از قومندانان محلی قریه كفترعلی به نام نصرت كه بحیث افسر در قومندانی امنیه ایفای وظیفه مینمود به چنگ مردم می افتد. قومندان نصرت سه ماه قبل دختر عبدالغنی را بعد از شش ماهی كه در خانه‌ی خود نگه داشته وسپس به عقد یكی از افراد مسلح اش درآورده بود. از این رو مردم بالایش سخت عقده داشتند تا اینكه درین روز به چنگ شان می افتد و از دفتر قومندانی تا سر چوك ینگی قلعه از پاهایش گرفته می كشانند. مقامات امنیتی تخار كه غرض تحقیق به ولسوالی آمده بودند ظاهرا با دادن گوسفند و مرهمانه به قومندان نصرت، قضیه را خاموش ساخته موضوع را جزیی وانمود ساختند.