معرفی و جنایات امیر عبدالرحمن به زبان خودش!

امير عبدالرحمن،
يکي از چهره هاي منفور تاريخ ما
"سپهسالار كل قشون پدرم، یكنفر انگلیسی به نام شیر محمد خان بود كه تغییر مذهب داده بود. این صاحب منصب را كه در انگلستان به اسم "كمبل" معروف بود در سال ۱۲۵۰ هجری شمسی در جنگ قندهار با شاه شجاع لشكر جدم اسیر نمودند... شیر محمد خان از پدرم خواهش نمود كه مرا به جهت تعلیم نظامی به او بسپارد تا قبل از وفات خودش علوم و فنون خود را به من آموخته باشد...".
"...جیب های نیم تنه و شلوارم، همیشه از شش لول (یكنوع تفنگچه) های پر مملو میباشد و یك یا دوعدد نان هم به جهت آذوقهء یكروزه همراه دارم و نان ها را هر روزه عوض میكنند و چند لوله تفنگ و چند قبضه شمشیر پهلوی تخت خواب من یا صندلی كه روی آن نشستهام دم دست من حاضر است و اسبهای زین كرده هم همیشه در جلو اتاق دفتر من مهیا است نه فقط به جهت خودم، بلكه برای تمامی اهالی در بار و مستخدمین ركابی من هم جلو اتاق دربار، اسبها حاضر است و نیز امر نمودهام كه مبلغ كثیری از مسكوكات طلا در میان زین برگ اسبهایم به جهت تهیه سفر بدوزند و هر دو طرف زین دو قبضه شش لول میباشد".
"...من حكم دادم مناری از سر های مقتولین دشمن ساختند تا بقیه دشمن خائف شوند، بعد گزارشی در باب این فتح بزرگ به عمویم نوشته از نصرتی كه برای ما حاصل شده بود اورا تبریك نمودم... صد سوار را فرستادم كه از بره های اهالی آرته بوز كه پانزده هزار گوسفند داشتند هر قدر بتواند تاراج نموده با خود بیاورند...".
"... پس از تحصیل این اطلاعات (اعتراضاتی در میان لشكر)، من سرباز ها را عفو نموده هشت نفر كاپیتان را حكم دادم به دهن توپ گذاشتند و منصب دار های فوج را مرخص نمودم، چرا كه آنها غلام بچه های عموی متوفای من بودند...".
"... تقریبا پنجاه نفر از این تجار را اسیر نموده بحضور من آوردند، من اسلحه وزین و براق آنها را بین سوار های خود تقسیم نموده و اسبهای آنها را به توپخانه دادم و ده هزار روپیهء نقد كه با خود داشتند به جهت خزانهء خودم ضبط نمودم... اگرچه مشار الیه راضی شدند كه هر شخصی دو هزار روپیه داده جان خود را بخرند، ولی من حكم دادم همه آنها را به دهن توپ گذاشتند... حكم دادم بگذارند گوشت آنها را سگهای اردو بازار بخورند و استخوانهای آنها با اتمام بازار همانجا افتاده باشد...".
" كسانی را كه اسیر میشدند من به دهن توپ میگذاشتم، در مدت سه سال اغتشاش تعداد كسانی را كه به این قسم كشتهام تقریبا پنج هزار نفر میشدند و تعداد كسانی كه از دست لشكر من كشته شدند ده هزار نفر بودند."
|