چشم پتكان تا به كي؟
هر پدیدهی طبیعی و اجتماعی از راه حواس قابل درک است. دولت و یا هر نهاد سیاسی بمثابه یک پدیدهی اجتماعی بنا به فراخور حال و کردار نمیتواند در نهان و پرده اسرار باقی بماند.
از حاکمیت دولت آقای کرزی حدود ۴ سال میگذرد. طی این مدت و با سرازیر شدن کمک های انسانی و مالی بینالمللی جسم ملموس این پدیده برای توده ها همیشه سوال بر انگیز بوده است. دولتی که از درون بیاعتماد بخود و از بیرون در محاصره قرار گرفته باشد، نمیتواند حضور فعال در صحنه سیاسی کشور داشته باشد. نمیتواند بر دم و دستگاه عظیم اداری کنترول برقرار نماید. نمیتواند علیه جنگ سالاران، رشوه و فساد اداری، مافیای مواد مخدر، قاچاق و سایر جرایم جنایی مبارزه فعال نماید. دولتی که برپایه های فساد گذشته اتکا کند، چگونه میتواند ادعای خدمت بمردم را نصب العین خود بسازد؟ دولت قابل رویت نیست چرا که این همه مامورین ملکی و نظامی با ابواب الجمع خارجی به درد ها و خواست های اساسی مردم رسیدگی نتوانسته و مصالح خود را بالاتر از مصالح توده های مردم قرار داده اند. مناسبات بین مردم و دولت تنگاتنگ، روز مره، ملموس و محسوس باید باشد. حضور فعال دولت در بین مردم به معنی حضور فعال وزرا، رؤسا و مامورین، جز دربين شهر و شهروندانش تمثیل شده نميتواند. این نا ممکن و ناشدنی است که از درون ارگ و با موترهای کروزین و شیشه سیاه به حقایق بسیار تلخ زندگی مردم پی برد.
هر که در بین مردم زندگی نکند، نمیتواند درد مردم را حس و آنرا با خود داشته باشد. کدام وزارت خانهی دولت با آنهمه عرض و طولش میتواند مدرکی ارائه بدارد که چقدر بینوا، بیکار، معیوب و معذور، بیوه و یتیم در پایتخت ( از کل کشور که بگذریم ) وجود دارد؟ چند در صد را زنان، مردان و اطفال تشکیل میدهند؟ ازآن مهمتر اين مقامات چقدر توانسته اند به درد آنان رسيدگي نمايند؟ وزارت خارجه افغانستان را از قلم می اندازیم چرا که ساحت آن وزارت خانه هنوز درهالهی ابهام مستور بوده وزيرحاكميت مطلق یک گروه قرار دارد كه گزارشات آن سری ومنحصر به فرد مي باشد.
حضور فعال در بین مردم یعنی حضور عدالت اجتماعی و به محاکمه کشانیدن ناقضین حقوق بشر، جنگ سالاران و مافیای مواد مخدر؛ حضور فعال دولت در میان مردم یعنی حضور میدان کار، معاش، معارف، ادویه، آب، برق کنترول قیم، مبارزه علیه فساد اداری و تامین سایر ضروریات و نیاز مندی های توده ها. جریان زندگی مردم، فاقد برنامه، بی دولت و خود بخودی است.و پوسته های امنیتی، پولیس و اردو در خدمت یک طبقه معین و با مصرف گزاف سازماندهی شده که از قِبَل مردم حیف و میل میدارند. لازم است قدرت مداران به جاي فريب واغواي ”عوام الناس”، به حل مسايل مردم پرداخته و چشم پتكان را كنار بگذارند .
|