من از این بیش ندانم که کفن دزدی چند
بهر تقسیم قبور انجمنی ساخته اند
در ارتجاعی ترین پارلمان های دنیا، وکلا برای حفظ آبروهم اگر شده بخود اجازه نمی دهند قوانینی طرح وتصویب نمایند که براساس آن روی ابتدایی ترین حق انسان وبخصوص حق داد خواهی قربانیان جنایات، پاگذاشته شود و به نیابت آنان، جنایتکاران را از چنگ عدالت برهانند.
اما پارلمان افغانستان برای "آرامش روانی" جنایتکاران، ویرانی کشور وریختن خون صدهاهزار هموطن را مجاز دانسته دراین روز ها طرحی را زیر نام "مصالحه ملی" به تصویب رسانیده به مردم هشدار میدهد که حق تعقیب جلادان، ستم پیشه گان ووطن فروشان خلقی- پرچمی، تنظیمی، طالبی و بعد از آن را ندارند.
سراسیمگی وحشتناک تمامی جنایتکاران حیرت آور نیست زیرا از یک طرف مردم ما طی سه دهه گذشته باکسب تجارب تلخ زندگی شان به آگاهی ها و ارزش های معینی دست یافته اند و باور کامل دارند که تامین صلح و ثبات وشکوفایی در وطن فقط وفقط از معبر محاکمه و مجازات جنایتکاران میگذرد؛ از سوی دیگر اعدام صدام که اوهم زمانی همکار و هم جبهه امریکا بود، عرق سرد وتب لرزه مرگ را براینان جاری ساخته که اگر روزی قهر بادار نازل گردد به عزیز ترین ومقرب ترین مزدورانش نیز پشیزی ارزش قایل نخواهد شد.
این طرح اگر از جانب تعدادی مزدوران خلقی و پرچمی وسران خود فروخته بعضی تنظیمها مشترکابه امضا میرسد، تعجبی ندارد، چون حکایه از ماهیت یکسان آنان در ارتکاب جنایت وهراس هردو جناح از سرنوشت مشترک شان در برابر عدالت مردمی، مینماید.
درکجای دنیا دیده شده که متهمین به جرم و جنایت قوانینی برای خود وضع کنند تا مورد بازخواست قرار نگیرند؟ آیا از بدیهیات مسایل حقوقی نیست که فقط قربانیان جنایات حق عفو ویا محاکمه مجرمین را دارند؟ آیا ممکن است ملت، این همه خون های ریخته شده را بی باز خواست بگذارد؟ درصورتی که مجرمین، جزای جرم و خیانت خود را نبینند، ضمانتی وجوددارد که آنان جریر تر، عریان تر وقانونی تر مردم را سلاخی نکنند؟ درصورتی که جنایتکاران مجازات نشوند آیامردم میتوانند باور کنند که بعد از ین سرومال و ناموس شان از دستبرد دزدان و قاتلان حرفه یی در امان خواهد بود؟ اگر تمامی جنایتکاران بدون کوچکترین گذشت به سزای اعمال شان نرسند و بساط حاکمیت فاشیستی شان برچیده نشود، این به مفهوم توجیه استقرار دراز مدت نیروهای خارجی، زیر نام محافظت مردم از حمله این کفتاران نخواهد بود؟
طراحان " مصالحه ملی" که خود طرح وتصویب شان ثبوت بی چون وچرای اعتراف به ارتکاب جنایت است،در اظهارات خود اخطار میدهند که چنانچه طرح آنان عملی نشود تراژیدی خونین گذشته دوباره تکرار خواهدشد. این اظهارات زور گویانه بیانگرحقیقت انکار ناپذیری است که طراحان آن معترف به خونریز بودن خود هستند و به مردم اعلام می دارند که هنوز قدرت ریختاندن خون را از دست نداده وبنابران مردم رادعوت به اطاعت از اوامر شان و پذیرفتن دوره دیگری از تجاوز به جان و مال شان کرده اند. پس همین لحن تهدید آمیزجنگ افروزان کافی است که مردم هرچه راسختر در صدد محاکمه آنان برآیند.
درصورتی که آقای کرزی دربرابر تصویب این طرح تسلیم شود، به مفهوم آن خواهد بود که آخرین گام را به سوی پرتگاه سقوط از دموکراسی ادعایی خود برداشته و هرگونه وجه تمایز بین خود و عاملان جنایت وبدبختی مردم مارا خواهد زدود.
جهان هم باید باگوش های باز بشنود که این طرح در واقع تحقیر وتهاجم لجام گسیخته وبی شرمانه ایست علیه ملت افغانستان که از یکطرف مردم ما با بی رحمی قصابی میشوند و از طرف دیگر عاملین آن که "خانه ملت" را قبضه کرده اند، سند برائت خود را از آن صادر نمایند. این حق برای ملت ما محفوظ است که خاینین، ویران گران وآدمکشان رامی بخشند ویا گردن شان را باحلقه ی دار آشنا می سازند.
چگونگی تصویب این طرح امید است درسی باشد به آن عده "روشنفکران" و "تحلیلگرانسیاسی" ای که در موضع گیری های شان جبهه مردم را رها وفقط وفقط وظیفهی لیسیدن خون از سر وروی جنایتکاران را پیشه کرده، وجود هرنوع ابتذال وفساد در دستگاه های دولت وزبونی خود در برابر آن را باهزار حیله ونیرنگ توجیه می کنند.
حزب همبستگی افغانستان باحرکت از درک عمیق مسوولیت تاریخی وملی خود از تمام هموطنان عزیز وبخصوص بازماندگان وقربانیان جنایت وچپاولگری های این جلادان وویران گران مزدورمی خواهد تا بپا خاسته نگذارند سرنوشت خود شان وخون های ریخته شده ی صدهاهزار هموطن ما، پایمال ددمنشی آدمکشان دون همت شود.
همچنان حزب همبستگی افغانستان از تمام مراجع حقوقی ووجدان های آگاه سراسر جهان دعوت مینماید تا اجازه ندهند یکبار دیگر جان ومال وناموس مردم ما، آن هم زیر نام دموکراسی در معرض تباهی قرار گرفته سند برائت خود را خود صادر نمایند.
حزب همبستگي افغانستان
۲۷ دلو ۱۳۸۵