در اين شماره:

گرامى باد سنت استقلال طلبانه‌ى
مردم افغانستان

صحبت با دختر اعليحضرت امان‌الله خان
انتخابات او خونري لاسونه
له "مجاهد" نه تر "توپك سالار" پوري
تاقين المستى
از شوراى شهروندان كابل
مظاهره كارگران پلخمرى

صفحه ورودي















































Mehmood Tarzi
محمود طرزي



Mir Ghulam Mohammad Ghobar
مير غلام محمد غبار



Dr. Abdul Rahman Mahmodi
داكتر عبدالرحمن محمودي



Mohammad Wali Khan Darwazi
محمد ولي خان دروازي



Abdul Rahman Loudin (Kabret)
عبدالرحمن لودين (كبريت)



Ghulam Nabi Khan Charkhi
غلام نبي خان چرخي



Sarwar Joya
سرور جويا

شماره سوم، ۲۸ اسد ۱۳۸۳ - اگست ۲۰۰۴



گرامى باد سنت استقلال طلبانه‌ى
مردم افغانستان

King Amanullah Khan, National Hero of Afghanistan استقلال كشور ما مرهون جانبازى هاى مشروطه خواهانى است كه با شهامت جان باختند و هرگز براى حفظ جان به هيچ دنائتى تن ندادند؛ پاكدل و خوش قول بودند و هرگز ابليس‌وار معامله‌گرى نكردند و دروغ نگفتند؛ در قربانى پيشتاز و پيشگام بودند و پروانه‌وار خود سوختند و هرگز فرزندان ديگران را به كشتن ندادند؛ فقط در برابر جباران قصى‌القلب بودند و هرگز دم تيغ بر بى‌كسان نكشيدند؛ وحدت ملى كشور را چون مردمك چشم حفظ كردند و هرگز بخاطر منافع پست و حقير شان مليت ها را به جان هم نينداختند؛ آنان نه مردمان خودخواه و جاه طلب بودند و نه دغلكارى در سياست را مى‌شناختند؛ بيگانه‌كش خودپرست بودند نه خودكش هاى بيگانه پرست و ... به همين دليل اگر جان باختند جاودانه شدند و نه چون عده‌اى كه امروز ملت را به گروگان گرفته، خود را بر آنان تحميل كرده اند و هنوز صفحه تاريخ ورق نخورده كه مشت نام ننگينى بيش نيستند.

مشرو طيت اول:

به رهبرى مولوي سرور واصف استاد ليسه حبيبيه، شاعر، نويسنده و مترجم به سال ۱۹۰۶ در دوران حاكميت استبدادى امير حبيب الله خان با همكارى دوستان نزديكش چون مير قاسم خان، كاكا سيد احمد خان لودين، تاج محمد خان بلوچ پغمانى و ... بدون دخالت هيچ فرد و كشورى و با الهام از جنبش هاى آزادى خواهانه منطقه پايه گذارى شد.

مشروطيت اول تشكيلات ابتدايي ولى منظمي داشت كه تعداد شان به ۳۰۰ نفر مى‌رسيد و به گروپ هاى ده نفرى تقسيم بودند. هر گروپ يك رييس و يك منشي داشت. گروپها بين همديگر زياد نمى‌شناختند.

عضو جديد را بعد از ارزيابى و تضمين با قرآن و شمشير سوگند ميدادند تا به مرام جمعيت وفادار بمانند.

مرام ده ماده‌يي شان ازين قرار بود:

۱ - اطاعت با صول اسلام و تقدس قرآن عظيم و قبول احكام اسلام.

۲ - كوشش مداوم در بدست آوردن حقوق ملى و مشروطه ساختن رژيم حكومت تحت نظر نمايندگان ملت و تأمين حاكميت ملى و حكم قانون.

۳ - سعى در راه تلقين عامه به درستى امور معاشرت و نكو هش عادات مذمونه.

۴ - آشتى و حسن تفاهم بين تمام اقوام و قبايل افغانستان و تحكيم وحدت ملى.

۵ - سعى در اصلاح ملت از راه صلح و آشتى، نه با دهشت افكنى واستعمال سلاح و زور.

۶ - تعميم معارف و مكاتب و وسايل بيدارى مردم و مطبوعات.

۷ - تأسيس مجلس شوراى ملى از راه انتخابات آزاد نمايندگان مردم.

۸ - تحصيل استقلال سياسي و آزادى افغانستان و گسترش روابط سياسي و اقتصادى با دنياى خارج.

۹ - تأمين اصول مساوات و عدالت اجتماعى.

۱۰ - بسط مبانى مدنيت جديد از صنعت و حرفت و ساختن انواع شوارع و بلاد و امنيه و منابع آب و برق وغيره.

در سال ۱۹۰۹ سرور واصف با تنى چند از دوستانش درخواستى ترتيب داده و توسط غلام محمد ميمنه‌گى به امير حبيب الله تقديم كرد كه در آن از امير تقاضا شده بود تا "مجارى امور حكومت متبوعه ما نيز به توجه شاهانه شان بر اساس قوانين مشروطه استوار گردد". اما امير امر دستگيرى همه مشروطه خواهان و حكم اعدام هفت تن آنان را داد. كه دو نفر جوهر شاه غوربندى و لعل محمد خان جابجا در حضور امير، توسط درباريان اعدام شدند.

سرور واصف در تپه شيرپور همراه سعدالله خان الكوزايي برادرش و عبدلقيوم خان الكوزايي به توپ پرانده شدند. سرور واصف قبل از اعدامش با كمال خونسردى قلم و كاغذ خواست و با خط زيبا و بدون آنكه دستش بلرزد نوشت:

ترك مال و ترك جان و ترك سر
در ره مشـروطه اول منزلست

ياران ديگر واصف چو ن ميرقاسم، مولوي عبدالواسع، عبدالرب آخندزاده، كاكا سيد احمد خان لودين، ملا فيض محمد كاتب هزاره، محمد انور خان بسمل و ... در زندان افتادند و باينصورت بساط مشروطيت اول با خشونت و در همان آغازش برچيده شد.

مشروطيت دوم:

سركوبى خونين مشروطه خواهان اول تاثير عميق بر بيدارى روشنفكران گذاشت و اين آرمان خاموش نگشت كه ادامه آنرا "نهضت جوانان افغان" و بخصوص محمود طرزى بعهده گرفت. در تربيت روشنفكران و ترويج افكار جوانان افغانستان نقش جريده سراج الاخبار به مديريت محمود طرزى فوق‌العاده ارزشمند بود كه در سال ۱۹۱۱ دوباره به انتشارات خود آغاز كرد.

استبداد حبيب الله خانى و خون مشروطه خواهان اول بعنوان نيروى محرك و عوامل داخلى و تغييرات در روسيه تزارى و ضعيف شدن انگليس ها بعد از جنگ اول جهانى از جمله شرايط مناسب بيرونى براى پا گرفتن مشروطيت دوم موثر بودند. همچنان جريده هاى حبل المتين از هندوستان، اختر استانبول و صوراسرافيل دهخدا بر بيدارى روشنفكران اثر داشت.

"نهضت جوانان افغان" اين اهداف را داشت:

از بين بردن امير حبيب الله بعنوان مانع اصلى آزادى سياسي و استقلال كشور، رويكار آوردن مشروطه از طريق ترتيب قانون، تشكيل كابينه و شوراى ملى، انكشاف معارف، علم تخنيك و ...

اين بار مشروطه خواهان با درسگيرى از تجارب گذشته خود محتاطانه عمل كردند و موفق شدند امير حبيب الله را در ۲۱ فبرورى ۱۹۱۹ از سر راه بردارند و شهزاده امان الله خان روشنفكر تجدد پسند را به سلطنت بنشانند.

امان الله خان تمام زندانيان مشروطه خواه دوران پدر را آزاد كرد و در ۲۸ فبرورى با اين اعلاميه اعلان استقلال كرد:

"... وقتى كه ملت بزرگ من تاج شاهى را بر سر من نهاد من عهد بستم كه بايستى دولت افغانستان مانند ساير قدرتهاى مستقل جهان در داخل و خارج كشور آزاد و مستقل باشد. ملت افغانستان در داخل كشور آزادى كامل داشته و از هرگونه تجاوز و ظلم محفوظ و مردم فقط بايد مطيع قانون باشند و بس...

انگليس ها آمادگى پذيرش استقلال افغانستان را نداشتند با ۳۴۰ هزار عسكر مجهز تدارك حمله بر افغانستان را گرفت. اردوى ۶۰ هزار نفرى با لشكر عظيم آزاديخواهان افغان به مقابله برخاست جنگ بيشتر از يك ماه دوام نكرد و انگليسها مجبور شدند استقلال افغانستان را به رسميت بشناسند و به اينصورت جانبازى هاى مشروطه خواهان ثمر داد.

مشروطيت دوم از دو دسته روشنفكران تشكيل يافته بود.

۱ - روشنفكران چپ متشكل از عبدالرحمان لودين، تاج محمد پغمانى، ميرغلام محمد غبار، فيض محمد خان برگد، غلام محى الدين خان آرتى، محمدانور خان بسمل، سعدالدين خان بها و ديگران.

۲ - روشنفكران اعتدال پسند مركب از عبدالهادى خان داوى، مير قاسم خان، فقير محمد خان، غلام احمد خان رحمانى، عبدالحسين خان عزيز، سيد غلام حيدر پاچا، فيض محمد خان ناصرى، عبدالجبار خان و محمد رضا خان.

نهضت امانى علاوه از حصول استقلال كشور اين دستاوردها را نيز داشت: ساختن اولين قانون اساسي و چندين نظامنامه و اجراى آن؛ لغو اصول اسارت، بيگاري و شكنجه؛ آزادى مطبوعات؛ اجبارى شدن تحصيل تا درجه ابتدايي؛ رفع حجاب زنان، شركت آنان در فعاليت هاى اجتماعى و آماده ساختن شرايط تحصيل براى آنان و شكل گرفتن اولين نطفه هاى نهضت زن؛ محدود ساختن صلاحيت نامحدود قضات و...

حكومت ده ساله امان الله خان غازى كه اولين پايه هاى تمدن را در كشور بنياد گذاشت بعلت اشتباهات و شتابزدگى هاى درون نظام و توطئه استعمارگران خارجي باتكيه بر نيروى سياه ارتجاع برچيده شد.