ميرمن پروين، اولين آوازخوان زن، ۸۵ سال زندگی خود را در فراز و نشيب سخت و تلخ بسر رساند.هنوز کودک بود که پدرش به روسيه تبعيد شد. مادرش به تنهايی و با هزار محنت از او سرپرستی نمود.
در جوانی وقتی به همسری مردی درآمد بيش از يک سال و چند ماه با او زندگی نکرد و تا آخر تنها ماند.
با شهامتی که داشت بعنوان اولين آواز خوان زن، به موسيقی رو آورد. طلسم ظاهر شدن زن به روی ستيژ را همين هنرمند شجاع ما شکست. بيش از هزار آهنگ ثبت نمود. به چند ولايت و چند کشور به سفر پرداخت و کنسرت داد.
ميرمن پروين، طعم تلخ تنهايی را در روزهای مرگ خود چشيد. بجز دخترانش محبوبه جباری و ميمونه غزال و تنی چند از وابستگانش هيچ مقام و مرجعی خدمت شايستهای برايش نکردند.
وزارت امور زنان چون کوه يخی به مرگ اين ستاره نامدار کشور برخورد کرد. فقط وزارت اطلاعات و کلتور، شورای شهروندان کابل و تنی چند از چوب های سوخته ی هنر افغانستان يادی از او کردند.
ميرمن پروين به وطن و مردمش عشق میورزيد. دردناکترين روزهای زندگيش زمانی بود که در دوران جنگ های وحشيانه تنظيمی و حاکميت فاشيستی طالبان از هنر و هنردوستانش دور ماند.