شماره هفتم (جدي ۱۳۸۳ - دسمبر ۲۰۰۴)


فهرست مطالب اين شماره









صفحه مبدا


پوهاند رشاد و ميرمن پروين
دو ستاره تابناكي كه از آسمان ادبيات و هنر كشور ما ناپديد شدند


علامه پوهاند عبدالشکور رشاد يکی از محققين نامدار کشور ما در ۱۲ قوس به عمر ۸۳ سالگی چشم از جهان بست.

وی از همان طفوليت استعداد و پشتکار فوق العاده‌ای داشت و توانست بيشتر از ۱۰۰ اثر چاپ شده و چاپ نا شده از خود بجا گذارد.

او در هيچ شرايطی کشورش را ترک نکرد و تسليم هيچ زورگويی نشد. عبدالشكور رشاد از بنيان گذاران ويش زلميان بود، وقتی يکی از طالبان بر ويش زلميان تاخته و به دفاع رشاد مواجه شد در اشاره به او نكتايي پوشيدن ديروزش را در تقابل با باورهاى مذهبي‌اش قرار ميدهد، او بلافاصله بکس خود را خواسته به عنوان اعتراض دفترش را در اكادمي علوم افغانستان ترک کرده و به دوستان خود که او را همراهی کردند، توصيه نمود به وظايف شان برگردند تا از خطر مرگ و زندان در امان باشند.

زمانی که شاگرد مکتب بود به حدی لياقت و ذکاوت داشت که غازی امان الله خان از صنف شان ديدن کرد و برايش گفت که فقط برای ديدن تو آمده ام.

شکور رشاد محقق سختگيری بود که بدون تحقيق از چندين مرجع، نتيجه گيری های عجولانه نمی کرد.

وى فقط يكهفته قبل از آنكه چشم از جهان بپوشد خواستار كلكسيون نشريه "روزگاران" و مصاحبه با آن شده بود كه متاسفانه به دليل بيماري‌اش جامه‌ي عمل نپوشيد.


















































ميرمن پروين، اولين آوازخوان زن، ۸۵ سال زندگی خود را در فراز و نشيب سخت و تلخ بسر رساند.هنوز کودک بود که پدرش به روسيه تبعيد شد. مادرش به تنهايی و با هزار محنت از او سرپرستی نمود.

در جوانی وقتی به همسری مردی درآمد بيش از يک سال و چند ماه با او زندگی نکرد و تا آخر تنها ماند.

با شهامتی که داشت بعنوان اولين آواز خوان زن، به موسيقی رو آورد. طلسم ظاهر شدن زن به روی ستيژ را همين هنرمند شجاع ما شکست. بيش از هزار آهنگ ثبت نمود. به چند ولايت و چند کشور به سفر پرداخت و کنسرت داد.

ميرمن پروين، طعم تلخ تنهايی را در روزهای مرگ خود چشيد. بجز دخترانش محبوبه جباری و ميمونه غزال و تنی چند از وابستگانش هيچ مقام و مرجعی خدمت شايسته‌ای برايش نکردند.

وزارت امور زنان چون کوه يخی به مرگ اين ستاره نامدار کشور برخورد کرد. فقط وزارت اطلاعات و کلتور، شورای شهروندان کابل و تنی چند از چوب های سوخته ی هنر افغانستان يادی از او کردند.

ميرمن پروين به وطن و مردمش عشق می‌ورزيد. دردناکترين روزهای زندگيش زمانی بود که در دوران جنگ های وحشيانه تنظيمی و حاکميت فاشيستی طالبان از هنر و هنردوستانش دور ماند.