شماره ششم، قوس ۱۳۸۳ - نوامبر ۲۰۰۴


فهرست مطالب اين شماره









صفحه مبدا


"ياسخن دانسته گواي مرد دانا يا خموش"

اخيراً هيئت اجرايه "حزب متحد ملي افغانستان " (گروپ علومي) ياداشتى در مورد موضعگيري آن حزب پيرامون كانديدان رياست جمهوري انتشار داده است كه بعد از چاپ شماره پنجم همبستگي غژ بدست ما رسيد. ما درحاليكه خواهان اتحاد تمام نيروهاي ملي و دموكرات كه دست هاي آغشته به خون و خيانت نداشته باشند هستيم، برخورد به عمده ترين لغزش ها و نقاط ضعف شانرا نيز جزء وظايف خود مي دانيم از اينرو خوانندگان محترم را به مكث كوتاْ روي چند نكته آن دعوت مي نماييم:

برگزاري انتخابات رياست جمهوري در كشور و استقبال گسترده‌ي توده هاي مليوني از آن، مي تواند نقطهْ عطفي در چرخش اقتصاد و فرهنگ جامعه ما از ملوك الطوايفى و عقب ماندگى به سوى جامعه‌ى متمدن به حساب آيد.. در اين روز تاريخي نماينده گان اقشار و گروه هاي مختلف اجتماعي و سياسي با خواست ها و منافع شديداً متضاد هم، جهت به كنترول در آوردن و به نفع خود گرداندن اين چرخ به تكاپو افتيدند، هر كدام تلاش داشتند جامعه را بر طبق آرمان خود - دموكراسي غربي تاملوك الطويفي _ سوق دهند. در اين راستا و ظيفه‌ي احزاب و گروه هاي مدعي دموكراسي و مردم سالاري مقدم بر همه نماياندن راه نجات ازشر جنگسالاران و جنايتكاران براي مردم و افشاي چهره هاي كريه آنان ميباشد.

ادعاى داشتن "روابط حسنه با تمام كانديدان" و مباهات بر"حمايت" و "استقبال " آنان جز خود فريبي، خنثي بودن و تهي بودن از هر گونه آرمان، رسالت و مسووليت مفهوم ديگر ندارد.

برخورد يكسان داشتن با دموكرات و جنايتكار، با ميهن پرست و ميهن فروش و غيره در قدم اول به معناي توهين و به سخريه گرفتن اعضاي "حزب" خود و بلافاصله دشمني بدتر از گذشته با مردم مظلوم و آزاده‌ي افغانستان است. بدست آوردن سند برأت به قيمت پوشاندن چهره جنايتكاران، جفا بر مردم افغانستان است.

قدر مسلم اينست كه در صورت برنده شدن بعضى از كانديدان، نه كدام پيروزي بخصوص براي "حزب متحد ملي افغانستان" وجود دارد كه بايد"خواهانش" بود و نه كشور عزيز "آباد" گرديده به سوي "ترقي و تعالي"ميرود. چون ويران گران كشور نيز جزء مدعيان رهبر آنند. پس لب به سخن نگشودن بهتر از پرت و پلاگفتن است.