کشور ما بيشتر از دو دهه انواع بی ثباتی، انارشی و بدامنی را تجربه کرد. صدها هزار فرزندش در خون خفت، افتخارات فرهنگی با عظمتش نابود شد و مردم غيور آن به نام های مختلف قومی، مذهبی و لسانی يکی در برابر ديگر قرار داده شدند.
اينک که شرايطی فراهم آمده برای استقرار ثبات و امنيت دوباره و رفع نابسامانی ها و قرار است مردم در اولين تجربه انتخابات همگانی و سری شان به پای صندوق های رأی دهی بروند، همه انتظار دارند که روزهای بدبختی شان به پايان برسد. بر طبق ادعا ده مليون هموطن ما کارت رأی دهی اخذ نموده اند و بیصبرانه در انتظار تعيين سرنوشت شان نشسته اند. آنان می خواهند با نه گفتن به جنگ سالاری و حاکميت تفنگ، مخالفت شان را در عمل به نمايش بگذارند.
مردم از اميران و آمران، از تفنگداران و تفنگ پرستان خسته شده اند، جنگ و کشتار نمی خواهند، وحشت و بربريت نمی خواهند، زور و خودکامگی نمی خواهند. اما در لحظاتی که منتظر ديدن فرجام آرزوهای شان هستند، عده ای باز هم مزورانه تلاش دارند بر اين آرزوها خاک بپاشند. آنانی که صاحب جوال اند و يا ناآگانه دهن جوال را می گيرند، می دانند و شايد عده ای هم ندانند که با عملی شدن اين نيت شوم شان چه روزی به سر کشور ما خواهد آمد. عملی نشدن انتخابات به معنی هموار شدن راه برای تکرار همان وقايع دردآور و استخوان سوز خواهد بود که در دوره های «شر و فساد» و «تروريزم» تجربه کردند.
به سادگی می توان نتيجه گرفت که از برگشت جنگ های وحشيانه تنظيمی "گليم جمعان" و جوال سالارانی سود خواهند برد که هست و بود کشور و مردمش را غارت کرده اند. ساديستانی سود خواهند برد که با تماشای رقص بسمل، زايمان زنان، جاری شدن خون اطفال و زنان... تسکين می يابند. برگشت دوباره ی آن شرايط آب به آسياب تجزيه طلبان و عوامل بيگانه خواهد ريخت، نه و هرگز نه آرد به کندوی يتيم، بيوه زن، کارگر، دهقان، مامورين پايين رتبه و نظاير آن.
با تحريم انتخابات
ضديت با روند دموکراتيزه کردن کشور. انتخابات با تمام عدم شفافيت ها و زير سايه تفنگ بودن حرکت به سوی دموکراسی است.
تحريم به بهانه استعفای کرزی مخالفت با ماده ۱۶۱ قانون اساسی - اعتبار شان به خاطر قانون شکنی بين مردم پايين می آيد. سال نيکوی اينان از بهار شان پيداست.
تحريم ساده ترين وسيله سبوتاژ انتخابات است چون شکست خود را حتمی ميدانند. با تهديد کردن مردم در قلمرو تفنگسالاران بسيار موثر است، کسی جرئت رفتن به صندوق رای ندارند و باينصورت نصاب پوره کردن بالاتر از ۵۰ درصد رای حريف شان (کرزی) پايين می آيد، ولی اگر تحريم نشود مردم که دل پر خون از جنگسالاران دارند، اگر تهديد هم شوند سر خود را با جنگسالاران شور ميدهند اما رای خود را سری به کرزی ميدهند.
تحريم پيشگيری از ريختن آبروی شکست شان است. (چنانچه پهلوانی خويده بود گفتند چرا خويدی؟ گفت، به خاطری که چوتهام تنگ بود!)
تحريم نشانه ضعف کانديدان است. در غير آن ميتوانند بدون تشويش از شکست، همه يکجا شوند و کرسی را از خود کنند. نيازی به تحريم ندارند.
تحريم کنندگان ثابت می سازند که در ماهيت با بنيادگرايان و تروريست ها فرقی ندارند، آنان با شمشير نوزاد دموکراسی را سر می زنند، اينان با پنبه نوزاد را خفه می کنند.