افغانستان بعد از سپری نمودن اينهمه اختناق، محاکم صحرايی، تجاوز، ترور، جنگ های وحشيانهی تنظيمی وغيره که منجر به ايجاد فاصله بين مليت ها و اقوام مختلف کشور، ويرانی و آوارگی مردم آن، چپاول و لگدمال نمودن دارايی ها و افتخار فرهنگی آن شد، مقدم بر همه چيز نيازمند خاتمه تفنگ سالاری، ايجاد امنيت و ايجاد پوليس ملى و نيروى دفاع از مرزهای خود میباشد.
بنابر آن در تعيين کانديد رياست جمهوری می بايست به تمام اولويت های فوق انديشيد. کسی که در شرايط فعلی شايسته ی مقام رياست جمهوری پنداشته می شود بايد معتقد به دموکراسی و حامل صفاتی باشد که درايت و شهامت غلبه بر لااقل مهم ترين نيازهای کشور و مردم را داشته باشد. رييس جمهور آينده بايد سمبول وحدت ملی، مخالف تفنگ سالاری و معتقد به محاکمه نمودن خاينان ملی و جنايت کاران باشد؛ دستش آلوده به خون مردم نبوده دستور دهنده يا مجری جنگ های خاينانه نباشد؛ در ويرانی کابل و کشتن ۶۵۰۰۰ شهروند آن نقشی ايفا نکرده باشد؛ اعمال گذشتهاش مؤيد ادعاهايش باشد؛ روی دستان خون آلود جنايتکاران با گفتار، قلم يا عمل خود آب تطهير نريخته باشد؛ توجيهگر جنگ های ضد انسانی ايکه بر پايه مذهب، سمت، لسان وغيره صورت گرفته است، نبوده باشد؛ برنامه های واقع بينانه و عملی داشته باشد.
رييس جمهور آينده بايد از نيازهای مردم آگاه و از سوءاستفاده به دور باشد؛ صداقت و دلسوزی داشته به قول خود وفادار باشد؛ آنچه در حرف ادعا می نمايد، در عمل به کار ببندد؛ منافع مردم و کشور را بر همه چيز مقدم شمارد؛ اصول و پرنسيب ها را در معامله قدرت زيرپا ننمايد.
رييس جمهور بايد مخالف حکومت ائتلافی بوده مواجه شدن با مليت ها و اقوام مختلف برخورد همسان داشته باشد؛ برای گزينش افراد و پست های دولتی شايستگی، اهليت، وطنپرستی و تخصص را در نظر گرفته از مقدم شمردن روابط و ملحوظات دوری گزيند.
رييس جمهور بايد معتقد به دموکراسی بوده در ايجاد دولت و نهادهای دموکراتيک برای مشارکت وسيع مردم در اداره امور کشور کوشا باشد. زن را نه بعنوان يک شي، جزء دارايی مرد، وسيله خوشگذرانی و يا خدمهی طبيعی مرد بلکه انسانی بداند که در تمام زمينه ها حقوق مساوی با مرد دارد. بايد زمينه های رشد و تبارز شخصيت او را نه بصورت سمبوليك، بلكه واقعي مساعد ساخته از حقوق پايمال شدهاش عملا دفاع نمايد.
کارت رای دهی، امانت جامعه نزد شخص است. بايد آنرا با وجدان بيدار و با معيار قرار دادن منافع کشور و همه ساکنين آن به کار برد. اساس قرار دادن منافع شخصی، سمتی، گروهی، لسانی، مذهبی، قومی و نظاير آن در اعطای رای به يک کانديد به معنای زير پا نمودن وجدان است. نبايد کاری صورت گيرد که به کار بردن غلط کارت رای دهی، سرافکندگی در قبال مردم و تاريخ را به بار آورد.