گوش كر!
از ناله شبگير در اينجا اثرى نيست
از ضجه مظلوم وطن هم خبرى نيست
گرناله طفلى بفلك ميرود اكنون
بر مادر بيچاره ى او داد گرى نيست
چون قافله ها رو به عقب گشته روان است
گر افسر و سرباز نباشد ضررى نيست
تنقيص به اردو و ادارات زياد است
از شاعر و روشنگر ما يك اثرى نيست
چون مجمع از ظرف شكسته است درين ملك
از جمع همه پتره گران پتره گرى نيست
صد وادى بى آب بود دوزخ سوزان
ميرآب بود گنگس ورا شور و شرى نيست
از بيوه و آواز يتيم هيچ مپرسيد
در بين خران* فضل خدا گوش كرى نيست!
قرضى
* خران به معنى خريدار
|