در اين شماره:


صفحه ورودي

شماره دوم، اسد ۱۳۸۳ - جولاي ۲۰۰۴



تعدد و سرنوشت احزاب

دور جديد تشکيل احزاب سياسي در کشور ما با سقوط طالبان و حضور نيروهاي آيساف آغاز گرديد. درين دوران که بعد از مدت نسبتا طولاني اختناق، جنايت و ناامني بر روي نيش هاي جنگ سالاران غلاف آيساف قرار گرفت، احزاب سياسي يکي پس از ديگري سر برآوردند، تا جاييکه شمار احزاب و نهادهاي متقاضي رسميت يافتن بيش از شصت و شمار احزاب رسميت يافته به ۳۵ ميرسد.

علت تعدد دسته هاي سياسي را به طور عمده ميتوان در اختناق گذشته جستجو نمود. تمام کساني كه آرزوي نجات از جنگ هاي وحشيانه‌ي تنظيمي را در سر ميپرورانيدند به علت دامن زدن تضادهاي لساني، قومي، مذهبي وغيره توسط کشورهاي بيگانه، فرصت و يا زمينه‌ي به هم نزديک شدن کتله هاي وسيع افراد هم انديشه، تقليل يافته و فضاي شناخت و اعتماد متقابل نيز متناسب با آن محدود گرديده بود، بناءً با رفع نسبي فشار، هرچند نفري حتي با برنامه هاي شبيه هم به مثابه‌ي يک حزب و يا نهاد سياسي و اجتماعي موجوديت خود را اعلام داشتند.

به طور کلي ميتوان احزاب موجود در کشور را به چهار دسته‌ي بزرگ تقسيم نمود:

اول - احزاب و نهادهاييکه داراي انديشه و سيستم نظرات هستند. اينها بدون توجه به حمايت مالي کسي و بدون توجه به بدست آوردن امتيازات مادي يا دولتي به موجوديت خود ادامه ميدهند. اين احزاب عمدتاً قبل از باز شدن فضاي سياسي نيز به اشکال مختلف وجود داشتند، با تغيير شرايط با در پيش گرفتن سياست هاي جديد و با شکل و شمايل جديد موجوديت خود را سر ازنو اعلام نمودند. عده‌اي هم که قبلا اگربه شکل دسته هاي منظم موجود نبودند آرمان هاي طرح شده‌ي شان در تفكر افرادي از آنان به صورت بالقوه وجود داشته است.

اين دسته، مهمترين بخش احزاب سياسي را تشکيل ميدهند که خود نظر به موضع گيري شان در برابر پديده‌ي دموکراسي به طور کلي به دو دسته‌ي دموکرات و ضد دموکرات تقسيم ميشوند، كه در نهايت نتيجه مبارزه بين آنان سرنوشت سياسي کشور را تعيين خواهد كرد.

دوم - احزاب و نهاد هايي که فاقد سيستم فکري و انديشه مشخص بوده با تشويق و حمايت مالي کشورهاي ديگر و "ان جي او" ها به وجود آمده اند. اين دسته احزاب چيز بيشتر از "ان. جي. اوي سياسي" نيستند. دوام حيات سياسي آنان مستقيما به دوام سرازير شدن پول به کيسه هاي شان ارتباط دارد و با قطع شدن رابطه شان از منابع تغذيه کننده، زندگي "سياسي" آنان نيز پايان مييابد.

سوم - احزاب و نهاد هايي که توسط اين و آن تفنگ سالار به خاطر

پشتوانه‌اي براي حفظ چوکي هايشان تشکيل گرديده اند. اين ها بعد از آنکه انگشت مربيان شان از ماشه برداشته شود زوال مييابند. احزابي که از استحاله‌ي تنظيم هاي ايراني و پاکستاني به وجود آمده و ميخواهند به وسيله‌ي آن زندگي افسانوي گذشته شانرا ادامه دهند نيز در اين زمره اند. "رهبران" تنظيم ها نيز، که به زندگي طفيلي خو گرفته اند، با قطع رابطه‌ي شان از لاشه هاي ميزبان، نميتوانند "سياستمداران" خود را براي مدت طولاني حفظ نمايند.

چهارم - طيف احزابى که از بقاياي احزاب خلق و پرچم هستند. اين احزاب را به طور کلي به دو دسته ميتوان تقسيم نمود: اول آناني که جهت خدمت به مردم و جبران اشتباهات گذشته شان پا به عرصه‌ي وجود نهاده اند، اين عده در صورتيکه دست هاي آغشته به خون نداشته و مرتکب خيانت ملي نگرديده و در برخورد به گذشته‌ي شان صراحت داشته باشند، در زمره‌ي دموکراتها قرار ميگيرند. دسته‌ي دوم آناني اند که عمدتاً براي حفظ موجوديت فزيکي و احياناً عرضه قابليت هاي سياسي و اکادميک شان براي گردانندگان دولت ها، صرفنظر از اينکه کي با چه طرز ديد گردانندگي آنرا در دست دارد، تشکيل گرديده اند. اينها با تشديد قطب بندي هاي سياسي، بين دموکرات و ضد دموکرات ها، به يکي ازين دو جناح جذب خواهند شد.