از زمان بر سر قدرت آمدن دولت هاي عبوري و انتقالي و مداخلهى کشورهاي سهيم در ائتلاف ضد تروريزم، شرايطي به وجود آمد که نيروهاي ملي و دموکرات توانستند سربلند کنند و دست به تشکيل سازمانها، مجامع و انجمن هايي بزنند، تا بتوانند شرايط موجود را تحليل نموده با مغتنم شمردن آن راه نجات از حاکميت تفنگ سالاري و رسيدن به رفاه و سعادت مردم را دريابند.
گام اول درين راستا، يعنى اقدام به ايجاد تشکل هاي معتقد به دموکراسي، درشرايطي که به طور عمده همان چهره هاي شناخته شده ي عامل بربادي مردم و کشور زمام امور را دردست داشته و روز تا روز نيرومند تر مي شدند، گامي بود متهورانه، شايسته و لازم. اما اين گام ها اگر بلندتر و استوارتر به طور پيهم دنبال نگردد و به تفاهم رهروان آن نيانجامد، ارزش خود را از دست ميدهد. بايد روزنه ايرا که به سوي ايجاد جامعه متمدن و نجات از آفت بنيادگرايي باز گرديده به صورت معبر بزرگ و پرشکوهي درآورد که لازمهي انسان به معني واقعي آن است.
براي دستيابي به انسان زيستن ميبايست از حصار جلادان تفنگ پرست گذشت. و اين امر ممکن نيست مگر در رسيدن به درک متقابل، ايجاد تفاهم، همسويي، همکاري و وحدت بين رهروان راستين و خدمت گذاران راه دموکراسي.
اگر روشنفکران نتوانند نقاط مشترک برنامهي هم را دريافته، در برابر مافياي قتل و غارت، دست به دست هم داده يک جبههي وسيع ضد آنان را تشکيل بدهند، فرصت هاي بدست آمده نيز طعمهي همان گرگاني خواهد شد که وجدان خود را به خاک سپرده و فاتحهي مادر وطن را از قبل خوانده اند.
راه عملي درين راه، يافتن مهم ترين نقطه نظرها و شعارهاي مشترک بين احزاب، نهادها و شخصيت هاي ميهن پرست و تمرکز دادن روي آن است که منجر به ايجاد زبان مشترک بين گروه ها و افراد هم انديش در زمينه هاي معين ميشود. صحت مفاهيم اين زبان مشترک در جريان عملي مبارزه براي دموکراسي، ايجاد نهادهاي دموکراتيک مشترک و موضع گيري هاي مشترک و جرات مندانه در برابر دشمنان دموکراسي، آزموده ميشود.
به اين ترتيب تفاهم تدريجي در ابعاد گستردهتر و عميقتر به وجود آمده به وحدت هايي در سطوح عاليتر خواهد انجاميد.