شماره ۱۲(جوزا ۱۳۸۴- مي ۲۰۰۵)


فهرست مطالب اين شماره









صفحه مبدا


آيا جنايتکاران ما هم وجدان خواهند داشت؟

اخيراً رسانه هاي خبري اعلام داشتند يكي از افسراني که در جنگ هاي داخلي يوگوسلاويا مرتکب جنايت و تخطي از حقوق بشر شده بود، مي خواهد خود را جهت محاکمه به مراجع عدلي و قضايي بسپارد. اين خبر به ظاهر عادي نشان مي دهد جنايتکار مذكور، باوجوديکه عمل ضد انساني انجام داده که منجر به قتل انسانان گرديده است، آنقدر وجدان داشت كه خود را به مراجع عدلي تسليم نمايد.

تسليم شدن اين افسر به محکمه نمايانگر زنده بودن وجدانش هست که باوجود ارتکاب خطا، قادر است حاملش را از غلتيدن در قعر دنائت به ساحل نجات رهنمايي کند.

آيا بين جنايتکاران وطني ما هم کساني خواهند بود که وجدان شان زنده باشد؟ آناني که تنها در شهر کابل ۶۵۰۰۰ انسان را به قتل رساندند، شهر زيباي کابل را به ويرانه ي موحشي بدل کردند، به تماشاي رقص بسمل نشستند، بر فرق هموطنان خود ميخ کوبيدند، ادرار خوراندند، بر دختر هفت ساله و مادر هفتاد ساله تجاوز کردند، زايمان زنان را در روي سرک تماشا کردند... آنقدر غيرت خواهند داشت به دنيا نشان دهند که مانند آن تبعه ي يوگوسلاوي کاملاً وجدان مرده نيستند؟ وجدان محکمه اي هست که مي تواند فرد حامل خود را از اعماق وجودش مورد ارزيابي قرار دهد و به کمال خصايل انساني و ازاله ي خصوصيت هاي حيواني و ضد بشري اش مبادرت ورزد. و اما در مورد جنايتكاران وطني ما چنين به نظر ميرسد كه به اين محكمه ي فطري انسان هم در وجود خودشان چيزي بيشتر از ويرانه اي باقي نگذاشته باشند.