حادثهي تروريستي يازدهم سپتمبر ۲۰۰۱ فاجعهاي دردانگيز براي مردم امريكا بوده، و در عين زمان سيلي محكمي است بروي دولت آنكشور مبني بر حمايت از بنيادگرايي. ولي به نظر ميرسد هنوز كه هنوز است دولت امريكا خلاف منافع مردمش، از حمايت بنيادگرايان دست بردار نيست.
آقاي خليل زاد قبلاً چندين بار تلويحاً و در هفتهي گذشته بطور واضح به اشتباه دولت متبوعش مبني بر حمايت از "افراطيت" معترف شد. اما واقعيات جاري افغانستان نشان ميدهد كه نه دولت امريكا و نه آقاي خليل زاد هيچكدام از استراتيژي حمايت از بنيادگرايان صرف نظر نكرده اند، كه مهمترين نمود هاي آن از اين قرار اند:
- بيش از چهار مليون زن و مرد افغانستان به آقاي كرزي رأي دادند تا وي با پشتوانهي مردمي بر ضد جنگ سالاران قرار گيرد اما در عوض ديديم افرادي چون محمد اسماعيل و دوستم به مهمترين سمت ها گماشته شدند.
- حضور پر افتضاح جنگسالاران در پايكوبي هاي ۸ ثور.
- عفو ملاعمر و گلبدين از طرف صبغت الله كه بقول خودش با موافقت دولت و حاميان جهاني آن صورت گرفته است.