شماره ۱۲(جوزا ۱۳۸۴- مي ۲۰۰۵)


فهرست مطالب اين شماره









صفحه مبدا


اسماعيل خان در تخار

روز چهارشنبه ۳۰ حمل۱۳۸۴ اسماعيل خان وزير انرژي و برق وارد تخار شد. از چند روزقبل والي و رييس معارف و ساير ارگانهاي دولتي براي استقبال از او آمادگي گرفته بودند. تمام مديران ليسه ها به شاگردان مكاتب گوش زد كردند كه اگر در آن روز حاضر نشوند پنج روز غير حاضر خواهند شد. باوجوديكه آن روز تعطيل اعلان گرديد، بيشتر از ۵ در صد شاگردان و معلمان حاضر نشدند. وقتي "وزيرصاحب" داخل محوطه ولايت شد، محفل سخنراني برپا گرديد كه در ابتدا اسماعيل خان خطاب به مردم گفت: "من بخاطر برق نه آمده ام. بخاطر اينكه دوسنگر جهاد را باهم پيونده داده باشم آمده ام...." بعد قاضي كبير گپ زد و سپس اكرم "كارگر" مي خواست سخنراني نمايد اما والي برايش گفت بنشين! وي هم بدون اينكه حرفي بزند به جايش مي نشيند.

پيرمقل در خطاب به اكرم كارگر مي گويد كه درين شهر دو كافر و ملحد بودند كه ازبين رفته و تومانده اي. اين ماجرا به وساطت اسماعيل خان خاتمه يافت.

بعد، مير عبدالستار به نمايندگي شوراي شهروندان تخار خود رابه عقب مايك مي رساند. والي كه نمي خواست عبدالستار صحبت نمايد مي گويد "وقت تمام شده" اما مير ستار به قهر جواب مي دهد كه "بخاطر شما وقت است و بخاطر من، وقت تمام شد؟" اين سخنان وي را همه شنيدند. او خطاب به اسماعيل خان گفت: "آيا شما مثل ديگران ما را گپ ميدهيد و يا اينكه كدام دست آورد آورده ايد؟ ما از شما تمجيد و توصيف نمي خواهيم. ما خواهان كار وعمل هستيم. اطراف شما را قومندانان محاصره كرده، اما من به نمايندگي مردم مظلوم سخن مي‌گويم كه از فساد اداري، رشوه، بي‌برقي و هزار مشكل ديگر رنج مي‌برند و نمي‌شود رنج مردم را بالاف و گزاف حل كرد..."

اين سخنان از تلويزيون تخار هم انعكاس يافت و مورد پسند مردم قرار گرفت.