همانگونه که تاريخ را مردم ميسازند نه قهرمانان، قضاوت روي سياهي و سفيدي، افتخار و ننگ روزهاي تاريخي هم به دست مردم است زيرا آنان ديد عميق و قضاوت عادلانه و بي رحم دارند. به همين دليل هيچ فرد، رژيم، دستگاه تبليغاتي و يا حتي کشورهاي خارجي قادر نيستند اراده و نظر خود را بر اراده و نظر مردم تحميل کنند.
۷ و ۸ ثور از همين روزهايي اند که فقط مشتي از افراد به عبث مي کوشند آن ها را رويداد مهم تاريخي براي نجات مردم افغانستان جار بزنند، در حاليکه مردم، بدليل تيره بختي هايي که از سرآغاز اين روزها ديدند يکي را بدتر از ديگري ميدانند.
اگر عاملين بدبختي هاي مردم در روزهاي ۷ و ۸ ثور تلاش مي کنند تا اين رويدادهاي سياه را سفيد جلوه دهند شايد به خاطر ترس شان از طناب دار مردم باشد که تا حدودي اين تلاش مذبوحانه شان توجيه دارد، ولي تعدادي از روشنفکران فرومايهاي که بسيار آسان، ارزان و خستگي ناپذير در رکاب جنايتکاران مي دوند، بدتر از خود جنايتکاران عمل مينمايند. تعدادي از آنان مي کوشند مردم را متقاعد سازند تا گذشته را فراموش کنند و به فکر آينده ها باشند، عدهاي از آنان به حدي در افکار تباهکن قوم پرستانه غرق هستند که ناسيوناليست هاي شان گروه خاصي از جنگسالاران را جنايتكار و وطنفروش ميدانند، اما چشم بر جنايات عدهي ديگر از آنان ميبندد و شوونيست هاي شان عين برخورد را با جنگسالاران هم تبارخود دارند. اين گروه روشنفکران نه اينکه حقيقت را ندانند و جاهل باشند، بلکه تبهکاراني هستند که حقيقت را ميدانند ولي آن را انکار ميکنند و آنان خاينيني هستند که مي خواهند مردم را به ريا و دروغ و جعل عادت دهند.
تاريخ همانگونه که عاملين جنايات ۷ و ۸ ثور را نمي بخشد، اين گروه روشنفکران را نيز نمي تواند ببخشد. اولي را بخاطر ارتکاب جنايات شان و دومي را براي توجيه همان جنايات.